صدای صنعت پوشاک ایران از دل بحران
موضوعاتی که به آن میپردازیم
-
آغاز یک مسیر تازه برای گفتوگو در صنعت مد
-
بابک مصری، مدیرعامل برند چرم مشهد؛ تابآوری در غیاب حمایت ساختاری
-
مهاجرت یا تصمیم به ماندن؟!
-
هدی امتیاز، مدیرعامل برند فیورلا؛ برند من در آستانهی ورشکستگی است
-
آیا برندها صدای زمانه را شنیدهاند؟
-
دیدگاهتان را بنویسید
پنجشنبه ۹ مرداد ۱۴۰۴، نخستین نشست “هماندیشی در عصر بیپاسخیها” با همراهی انجمن نشانهای تجاری مد و پوشاک ایران و آکادمی فورمایند در عمارت روبرو تجریش برگزار شد.
رویدادی با حضور متخصصان، صاحبنظران و فعالان صنعت که با هدف شکل دادن به فضایی زنده و مشارکتی برای تبادل تجربه، دیدگاه و یافتن مسیرهای نو برای عبور از چالشهای پررنگ امروز برگزار شد؛ تلاشی برای رسیدن به درکی مشترک در دوران بیپاسخی.
فشن شاپ نیز، بهعنوان مجموعهای فعال در صنعت پوشاک ایران، در این نشست حضور داشت؛ فرصتی برای بهاشتراکگذاری تجربههای سازمانی و در عین حال، شنیدن و آموختن از دیدگاهها و مسیرهای دیگر فعالان این حوزه.
در این گزارش از مجله فشن شاپ ، شما مخاطبان با سه روایت از برندهای چرم مشهد، آیبولک و فیورلا مواجه خواهید شد؛ روایتهایی که در آنها مدیران، برخلاف فضای رسمی معمول در صنعت مد و پوشاک ایران، تصویری واضح از دشواریهای مدیریت در روزهای بحران، واکنشها، تصمیمات و مسیرهای تابآوری ارائه دادهاند.
در پایان نیز، نگاهی تحلیلی به “فاصلهی میان بحران و واکنش برندها” انداختهایم؛ با تأمل بر این پرسش که آیا صنعت مد ایران به اندازهی کافی برای شرایط بحرانی نیز آماده شده است؟

تا پیش از جنگ ۱۲ روزهی ایران و اسرائیل، اغلب رویدادها و گردهماییهایی که در صنعت مد و پوشاک ایران برگزار میشدند، با رویکردی تبلیغاتی، آیندهنگر و مبتنی بر نمایش توانمندی برندها شکل میگرفتند. برندها در این فضاها، با صدایی بلند از دستاوردهای خود میگفتند و چشماندازهای روشن خود را برای توسعهی صنعت پوشاک ایران ترسیم میکردند.
با مرور رویدادهای پیش از بحران اخیر، این پرسش مطرح میشود که آیا برندهایی که در نشستها و رویدادهای پیشین با اطمینان از مسیر رشد و توسعهی خود سخن میگفتند، به اندازهی کافی برای مواجهه با شرایط ناپایدار ایران و منطقه آماده بودهاند؟
آغاز یک مسیر تازه برای گفتوگو در صنعت مد
در شرایطی که اقتصاد ایران همواره با نوسانات سیاسی، تحریمها و بحرانهای ناگهانی روبهرو بوده، میزان آمادگی برندها برای تابآوری در برابر چنین شوکهایی، به پرسش اصلی آیندهی صنعت پوشاک ایران تبدیل شده است. در چنین دورانی، نشستهای هماندیشی به جای سخنرانیهای یکطرفه، بیشک یکی از موثرترین فضاها برای همدلی و همفکری است.
در نخستین نشست “هماندیشی در عصر بیپاسخیها” که با حضور مدیران میانی، مدیران ارشد، مدیران عملیاتی، صاحبان برندها و شرکتها و فعالان صنعت برگزار شد، هر یک به عنوان عضوی از اکوسیستمی آسیبدیده، در کنار یکدیگر نشستند و از آنچه که در این 12 روز بر آنها گذشته بود، صحبت کردند.

تیم مجلهی کمد سارک با حضور در این نشست، فرصتی یافت تا از نزدیک صدای مدیران و فعالان صنعت مد را بشنود. آنچه در ادامه میخوانید گزارشی کوتاه از برخی تجربهها، دغدغهها و راهحلهایی است که در این هماندیشی مطرح شد.
بابک مصری، مدیرعامل برند چرم مشهد؛ تابآوری در غیاب حمایت ساختاری
“در روزهای بحرانی جنگ 12 روزه، بیش از هر چیز تلاش کردم آرامش را در سازمان حفظ کنم، نه صرفاً برای مدیریت بحران، بلکه میخواستم تیم احساس کند در اولویت تصمیمها و حمایتها قرار دارد. با وجود مسدود شدن حسابها و فشارهای مالی، پرداخت حقوق پرسنل در دستور کار بود.
اما متأسفانه سازمان امور مالیاتی کشور در اوج بمباران، چک ما را برگشت زد و باعث شد در شرایطی که فروشگاهها تعطیل بودند و درآمدی نداشتیم، با تهدیدهای بانکی نیز دستوپنجه نرم کنیم.
اما مهمترین مسئله برای من، حفظ امنیت روانی تیم و عمل به تعهداتم نسبت به آنها بود. در کشوری که حمایت ساختاری ضعیف است، تنها راه ایستادگی، اتکای کامل به تیم و مسئولیت درونسازمانی است. ما ایستادیم در شرایطی که هیچ امکانی برای ایستادن نبود.”

مهاجرت یا تصمیم به ماندن؟!
آیبولک پقه، مدیرعامل برند آیبولک در شهر گرگان، با سابقهای بیش از ده سال فعالیت در صنعت خردهفروشی پوشاک، روایتش را با این جمله آغاز میکند:
“ما همیشه در برههی حساس کنونی بودهایم.” جملهای که نهتنها به شوخی، بلکه به تجربهی زیستهی کسبوکارهای ایرانی اشاره دارد.
“از همان ابتدای ورود به این صنعت، همواره با نوعی بیثباتی مزمن روبهرو بودهایم؛ از نوسان مداوم نرخ ارز تا همهگیری کرونا و بحرانهای سیاسی و اجتماعی. با این حال تا پیش از بحران اخیر، به مهاجرت فکر نکرده بودم. اما در این شرایط برای نخستین بار به طور جدی به مهاجرت فکر کردم، هرچند نهایتاً انتخابم ماندن بود؛ با تکیه بر تجربه، حفظ سرمایه و حضور فیزیکی و صد درصدی خودم در فروشگاه و تصمیمگیریها.”
او در ادامه توضیح داد که چگونه بخشی از سرمایهی شرکت همواره به عنوان پشتوانهای برای دوران بحران حفظ شده است تا در پرداخت حقوق پرسنل و تعهدات جاری شکافی ایجاد نشود.
به گفتهی او، به عنوان فروشگاهی که بخش عمدهی فروش خود را به صورت آنلاین انجام میدهد، قطعی اینترنت مهمترین چالش اخیر آنها بوده که منجر به بازنگری سریع در زیرساختهای دیجیتال کسبوکارشان شده است.

هدی امتیاز، مدیرعامل برند فیورلا؛ برند من در آستانهی ورشکستگی است
در یکی از صریحترین روایتهای این نشست، مدیرعامل برند فیورلا از تجربههای شخصی و دشواری که در مسیر ادارهی کسبوکار خود داشته، سخن گفت. به عقیدهی او شرایط واقعی بسیاری از برندها با آنچه در فضاهای رسمی گفته میشود فاصله دارد: “برند من در آستانهی ورشکستگی است و هیچ تعارفی هم با کسی ندارم. اگر این شرایط را نتوانم مدیریت کنم، دو ماه دیگر نابود خواهم شد.”
هدی امتیاز از نبود صداقت در گفتوگوهای صنعت مد انتقاد کرد و خواستار شکلگیری فضایی برای گفتوگوهای واقعی شد: “ما در این مملکت یاد نگرفتیم با هم بودن به چه معناست؛ باید راستگویی و همدلی واقعی را تمرین کنیم.”
همچنین با اشاره به تجربهی فعالیت در بازارهای منطقه، مقایسهای انتقادی با فرهنگ صنعتی دیگر کشورها داشت: “در کشور ترکیه، همهی مدیران، از کوچک تا بزرگ، در روز بحران از ضررهایشان گفتند؛ اما اینجا همه طوری صحبت میکنند که انگار هیچ اتفاقی نیفتاده است.”
به باور او، پنهانکاری نهتنها راه حل مشکلات نیست، بلکه به تضعیف کل اکوسیستم منجر خواهد شد.

آیا برندها صدای زمانه را شنیدهاند؟
پوشاک؛ فراتر از نگاه زیباییشناسانه، یکی از نیازهای اساسی و پایهای انسان است. حتی در بحرانیترین شرایط، از جمله دوران جنگ، انسان همچنان به لباس نیاز دارد؛ اما نه صرفاً برای زیبایی یا بیان هویت، بلکه برای بقا، محافظت و عملکرد بهتر در شرایط سخت. همین ویژگی اصلی پوشاک باعث شده این انتظار وجود داشته باشد تا صنعت مد، حتی در دل جنگ متوقف نشود، بلکه با تغییر مسیر و تطبیق با شرایط، به حیات خود ادامه دهد.
اگر به خاطر داشته باشید، در دوران همهگیری کرونا بسیاری از برندهای مد و پوشاک به طراحی و تولید ماسک پارچهای و لوازم جانبی پرداختند که در آن دوران بحرانی نهتنها به مصرفکنندگان در شرایط دشوار کمک کرد، بلکه برای خود برندها نیز فرصتی برای بقا و حتی رشد فراهم آورد.
در واقع، تاریخ مد نشان میدهد که قدرت یک برند تنها در طراحیهای لوکس و فعالیت در شرایط نرمال نیست؛ بلکه توانایی آنها میبایست در درک واقعیتهای جامعه و نیازهای مردم باشد تا بتوانند واکنش سریع و هوشمندانه نسبت به بحرانها داشته باشند.
بعد از جنگ ۱۲ روزه، یکی از کارهایی که بسیاری از برندهای مد و پوشاک انجام دادند، حراج میان فصل با درصد تخفیف بیشتر و پروموشنهای مختلف بود. آیا حراج میان فصل تنها نیاز مشتری بعد از سپری کردن دوران سخت و پر چالشی مانند جنگ است؟
با توجه به اتفاق نظری که فعالان صنعت در نشست هماندیشی مبنی بر ادامهدار بودن شرایط جنگی و رکود اقتصادی در کشور داشتند، این سوال مطرح میشود که آیا برندها به پوشاک و لوازمی که در دوران جنگ مورد نیاز انسانهاست، فکر کردهاند؟
به عنوان مثال، برندهایی مثل درسا و چرم مشهد که کیف از محصولات اصلی آنها به شمار میآید، آیا برای کالکشن پاییز و زمستان خود، کولهای برای شرایط اضطرار طراحی و تولید خواهند کرد؟!
چشمانداز و سوالهایی که در ذهن تیم کمد ایجاد شد، اما هیچ یک از برندها در نشست هماندیشی به آن اشاره نکردند و این سوالات بیپاسخ ماندند.
امید است با توجه به در نظر گرفتن سلسله نشستهای هماندیشی در عصر بیپاسخی از سوی انجمن نشانهای تجاری مد و پوشاک، در جلسات آینده به این موضوعات پرداخته شود.